پهنه عاشورا در نقطه نقطه خود عمل به تکلیف و تکلیف‌گرایی را تصویر کرده است؛ همین یک صفت اگر الگوسازی شود و افراد جامعه به آن پایبند باشند، بسیاری از مشکلات حل و کم‌کاری‌ها برطرف می‌شود.

عاشورا تکلیف‌گرایی را یادمان داد

تعبیر «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» در کنار همه معانی‌ای که درون خود نهفته دارد، بیانگر این حقیقت نیز است که نباید و نمی‌توان دربرابر جامعه و آنچه در اطراف ما در جریان است، بی‌اعتنا بود. اینکه حضرت سیدالشهدا(ع) هدف قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر معرفی می‌کنند یا حتی در گودال قتلگاه درصدد هدایت دشمنان بودند، این مسأله را به‌خوبی را تأیید می‌کند. پس ما هم که امروز شال عزای حسینی بر گردن آویخته و داغ مصائب ‌ایشان را بر دل داریم، نمی‌توانیم دربرابر جامعه بی‌تفاوت باشیم. درباره این درس بزرگ عاشورا با حجت‌الاسلام ‌امیرعلی حسنلو، استاد سطوح عالی حوزه علمیه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه‌های علمیه گفت‌وگو کرده‌ایم که مرور می‌شود.

عاشورای حسینی و آنچه در کربلای سال ۶۱ هجری رقم خورد، پرده از چه واقعیت انسانی برمی‌دارد و از چه ظرفیت‌های مغفول آدمی سخن می‌گوید؟

قرآن کریم بارها انسان را به حساسیت به سرنوشت خود و تلاش برای تغییر آن توصیه و در آیات متعدد به آن امر می‌کند؛ چنان‌که می‌فرماید: «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» یعنی انسان چیزی جز نتیجه تلاش خود را نمی‌بیند؛ برای همین هم خدا ظرفیت‌های خاص و فوق‌العاده‌ای درون انسان به ودیعه گذاشته تا به وسیله آن‌ها مسیر سرنوشت را به نفع خود تغییر دهد. ظرفیت‌هایی مثل عقل و اراده که نعمت‌هایی سودمندند و انسان به میزانی که از آن‌ها استفاده درست و اصولی کند، سعادتمند و خوشبخت خواهد بود.  قرآن به‌صراحت آدمی را به دغدغه‌مندی درباره سرنوشت خود دعوت کرده و می‌فرماید: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»، این یعنی تا ما تغییر نکنیم سرنوشت ما تغییر نمی‌کند و ما، اراده و عمل ماست که سرنوشتمان را در مسیر صحیح یا اشتباه قرار می‌دهد. این همان چیزی است که در عاشورای سال۶۱ هجری نیز رخ داد و تا پایان تاریخ و در همه عاشوراهایی که در مسیر بشر قرار می‌گیرد، تکرار می‌شود.

بروز چه ناهنجاری‌ها و ضدارزش‌هایی سبب شد حضرت سیدالشهدا(ع) چاره‌ای جز قیام نداشته باشند؟

معاویه با نسبت دادن امور و کارها به خداوند درصدد تعطیل کردن عقل مردم و سوار شدن بر اریکه قدرت و موروثی کردن خلافت الهی بود؛ وی برای این هدف، جبرگرایی را ترویج می‌کرد و خطاها و انحرافات خود را به خداوند نسبت می‌داد، دستگاه تبلیغاتی او هم تلاش می‌کرد مردم را قانع و تسلیم کارهای خلاف شرع او کند. این جبرگرایی و سند زدنِ انحرافات به اسم اسلام، جامعه‌ای منفعل، دلسرد و مأیوس ایجاد کرده و کار را به جایی رسانده بود که جز با قیام، جامعه از خواب غفلت بیدار و متوجه مصیبتی که گرفتار آن شده بود، نمی‌شد. از مهم‌ترین درس‌های عاشورا برای تاریخ همین است که نباید نظاره‌گر ظلم و ظالم شد و دست روی دست گذاشت تا او هر چه می‌خواهد انجام دهد، بلکه باید عقل و اراده را به کار گرفت و با کمک آن‌ها سرنوشت خود را رقم زد.

ریشه این منطق قیام و عاشورای حسینی را کجا باید جست‌وجو کرد؟

منطق امام حسین(ع) در قیام عاشورا دقیقاً منطق قرآن است، همان کتابی که سبک زندگی سعادتمندانه ما را در خود نهفته دارد؛ بنابراین اگر می‌خواهیم سیدالشهدا(ع) و چرایی و اهداف قیامش را بشناسیم باید به قرآن رجوع کنیم. حضرت(ع) در جامعه‌ گرفتار جبرگرایی و مأیوس از نقش‌آفرینی در سرنوشت خود، انسان را موجودی اثرگذار، آن هم نه فقط در زندگی و سرنوشت خود بلکه بر عالم معرفی کردند. اغراق نیست اگر بگوییم تمام قیام حسینی در این تعبیر خلاصه می‌شود که انسان نباید در مقابل ظلم مطیع و سر به زیر باشد و سرنوشت خود را به دست ظالمان بسپارد، بلکه باید با عقلانیت و اختیار، سرنوشت خود و جامعه را در دست بگیرد، هر جا هم لازم شد برای سرنوشت درست بجنگد و از خیلی چیزها بگذرد. اگر سیدالشهدا(ع) دربرابر سرنوشت خود و جامعه بی‌تفاوت بودند و آنچه در جریان بود را می‌پذیرفتند دیگر نه عاشورایی رخ می‌داد و نه کربلایی شکل می‌گرفت که تاریخ را هدایت کند و این همه برکات و آثار انسان‌ساز و زندگی‌ساز هم با آن رقم نمی‌خورد.

تکلیف‌گرایی و تلاش برای ادای دِین دربرابر جامعه چقدر در فضای عاشورا بروز و ظهور داشته است؟

پهنه عاشورا در نقطه نقطه خود عمل به تکلیف و تکلیف‌گرایی را تصویر کرده است؛ همین یک صفت اگر الگوسازی شود و افراد جامعه به آن پایبند باشند، بسیاری از مشکلات حل و کم‌کاری‌ها برطرف می‌شود. حادثه عاشورا از مهم‌ترین جلوه‎‌های عمل به وظیفه بود. پیام و درس اجتماعی مهمی که امام حسین(ع) در عاشورا به ما یاد دادند شناخت تکلیف و وظیفه و عمل به آن بود. محبان و شیعیان و آن‌ها که عزادار مصیبت ‌ایشان هستند باید به این خصیصه و تلاش امام(ع) نگاه ویژه داشته باشند، چون اساساً اگر این تکلیف‌گرایی نبود و امام حسین(ع) با احساس وظیفه و حس مسئولیت بالا در قبال هدایت امت، قیام نمی‌کردند اساساً هیچ یک از آن مصائب بر ایشان و خانواده‌شان نمی‌رفت.

فریاد هیهات منا الذله حضرت سیدالشهدا(ع) چه آموزه اجتماعی‌ای برای امروز دارد و دغدغه‌مندی درخصوص چه اصولی را یادآور می‌شود؟

نهضت عاشورا جلوه‌ای بارز و زیبا از آزادگی در وجود مقدس امام حسین(ع)، خانواده و اصحاب باوفای ایشان است. وجود همین خصیصه در آن‌ها سبب شد میان مرگ با عزت و زندگی با ذلت، اولی را انتخاب کنند، چون آزادگی به مراتب بر آزادی شرف و فضیلت دارد. نخستین ایثارگر کربلا خود اباعبدالله(ع) بودند که در راه خدا از جان، مال و ناموس خود گذشتند و به همه به‌خصوص شیعیان این درس را دادند که در راه رضای خدا و حفظ دین خدا باید از تمنیات نفس و این دنیا گذشت. با این گذشت است که عالم در خدمت آدم می‌شود، مثل اینکه قرن‌هاست چشم عالم به عاشوراست و از آن‌ها الهام می‌گیرد. عزت و کرامت امام(ع) در عاشورا درس عبرتی است برای همه مسلمانان که به زیر بار خواسته‎‌های ستمگران و ظالمان و قدرت‌های بزرگ نروند و در برابر تعدی آن‌ها با تمام قوا با عزت و سربلندی بایستند.

خبرنگار: آمنه مستقیمی

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.